بازاریابی رشد یا Growth Marketing، بهزبان ساده بهمعنای اجرای هر روشی برای جذب هرچه بیشتر مشتریان و کاربران علاقهمند است. اگر مطالعهای کلی دربارهی این روش بازاریابی داشته باشید، قطعا نامهایی همچون airbnb را در ابتدای مثالهای کاربردی مشاهده میکنید. سرویس اجارهی منزل، با اضافه کردن قابلیت انتشار آگهیهای کاربرانش در سرویس نیازمندیهای Craigslist، ترافیک بیشتری را به وبسایت خود روانه کرد. در مثالی دیگر، دراپباکس با ارائهی فضای رایگان ذخیرهسازی بهعنوان جایزهی معرفی دوستان، دامنهی کاربران را گستردهتر کرد. هاتمیل نیز با اضافه کردن یک متن تبلیغاتی در پاورقی تمامی ایمیلهای ارسالی، مشتریان جدید را به خود جذب کرد.
تمامی مثالهای فوق، نمونههایی عالی از بازاریابی رشد در دنیای کسبوکار هستند. شرکتهای فوق نهتنها با سرعت بالا بلکه با رشدی نمایی، کاربران جدید را جذب کردند. البته، استارتاپهای گفتهشده، نمایی کامل و جزئی از ماهیت بازاریابی رشد و چگونگی پیادهسازی آن ارائه نمیکنند.
بازاریابی رشد تنها روی برنده شدن سریع و گسترده در جذب مشتری تمرکز نمیکند. بهعلاوه، این نوع از بازاریابی تنها روی جذب کاربر جدید متمرکز نیست. برای درک هرچه بهتر بازاریابی رشد، باید مثالی را بیابیم که علاوهبر جذب، در تمامی مراحل عمر مشتری در استفاده از محصول، حضور و نقش پررنگ دارند. در مورد نفوذ کامل و گسترده به چرخهی عمر مشتریها، بازی ویدئویی و آنلاین فورتناینت (Fortnite) بهترین مثال محسوب میشود.
شان الیس و مورگان براون، نویسندههای کتاب Hacking Growth در بخشی از کتاب میگویند:
هک رشد، توسط بسیاری از افراد، بهخوبی درک نشده است. این فعالیت، بهمعنای کشف یک راهکار طلائی یا راهحلی جادویی نیست. اگرچه، مواردی همچون شیوهی دراپباکس برای جذب مشتری جدید، بسیار عالی هستند، اما هدف نهایی فرایند، با ترکیبی از پیشرفتهای کوچکتر ایجاد میشود.
اکثر افراد، هک رشد را با جذب مشتری یا کاربران جدید اشتباه میگیرند. درحالیکه وظایف تیمهای رشد، باید مواردی عمیقتر و گستردهتر باشد.
دربارهی گستردگی و عمق وظایف تیمهای رشد، میتوان موارد زیر را مثال زد:
درنتیجهی تمام موارد بالا، برای پیدا کردن بهترین مثال دربارهی بازاریابی رشد، باید نمونههایی را فراتر از پیروزیهای سریع و ناگهانی شرکتهای خاص بیابیم. درواقع، نهتنها باید چگونگی جذب مخاطبان جدید توسط شرکتها را متوجه شویم، بلکه مراحل دیگر همچون فعالسازی، نگهداری و درآمدزایی را نیز بررسی کنیم. درواقع، ترکیب تمامی موارد بالا، منجر به سوددهی بلندمدت شرکتها میشود.
با نگاهی دقیقتر به نکات گفتهشده، متوجه چگونگی پیادهسازی روشهای بازاریابی رشد در تیم فورتنایت میشویم. تیمی که توانست نزدیک به ۲۰۰ میلیون کاربر و ۲ میلیون دلار درآمد را با همین روشها، در مدت یک سال جذب یک بازی رایگان کند.
تقریبا تمامی افراد درگیر دنیای فناوری یا علاقهمند به آن، در ماههای اخیر نام بازی فورتنایت را شنیدهاند یا افرادی را در حال بازی کردن آن دیدهاند. این بازی با نام کامل Fortnite Battle Royale ساخت شرکت مشهور و موفق Epic Games است. بازی از زمان عرضه در سال ۲۰۱۷ تاکنون، با سرعتی شدید، کاربران و علاقهمندان جدید با به خود جذب کرد. تنها ۲ هفته پس از عرضه، بازی فورتنایت به آمار ۱۰ میلیون کاربر رسید. روند رشد بهسرعت ادامه پیدا کرد تا ماههای بعدی و پایان سال ۲۰۱۸، آمار به بیش از ۲۰۰ میلیون نفر رسید.
البته، Epic Games تنها کاربران جدید را به بازی خود جذب نکرد، بلکه حفظ آنها و کسب درآمد هرچه بیشتر نیز بهخوبی انجام شد. در ماه اوت سال ۲۰۱۸، آمار کاربران حدود ۷۸.۳ میلیون نفر بود. ۳ ماه بعد، رکورد دیگری شکسته شد و تعداد بازیکنان همزمان، به بیش از ۸.۳ میلیون نفر رسید.
شرکت تحلیلی SuperData تخمین میزند که بازی فورتنایت در سال ۲۰۱۸، درآمدی حدود ۲.۴ میلیارد دلار داشته است. چنین درآمدی، بیش از همه بهخاطر رایگان بودن دانلود و اجرای بازی، خارقالعاده محسوب میشود.
پس از نگاهی آماری به رشد سریع و خارقالعادهی فورتنایت، اکنون به بررسی دلایل و چگونگی رسیدن به چنین پیشرفتی میپردازیم.
فورتنایت با شناخت مخاطبان، کاربران جدید را جذب کرد.
شرکت Newzoo، تحقیقاتی پیرامون مشتریان فورتنایت انجام داده است. طبق این تحقیق، ۶۸ درصد از کاربران بازی، بین ۱۰ تا ۳۰ سال سن دارند. درنتیجه، مخاطبان فورتنایت نسل جوان هستند و بازی، روندی عالی در جذب و علاقهمند کردن آنها انجام داده است.
دستهی کاربران ۱۰ ساله و حدود آن، افرادی هستند که درآمد خاصی ندارند. آنها بهطور کامل به والدین خود وابسته هستند و برای خرید بازی و هر سرگرمی دیگر، ابتدا باید آنها را راضی کنند. حل این چالش، با رایگان کردن بازی فورتنایت انجام شد.
تنها ابزاری که برای بازی کردن فورتنایت نیاز دارید، یک پلتفرم بازی است. ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴، نینتندو سوئیچ یا حتی یک کامپیوتر و موبایل متوسط نیز برای بازی کردن کافی است. درنتیجه، وقتی دوست شما بازی را پیشنهاد میدهد، (بهعنوان یک کودک ۱۰ ساله) نیازی به التماس کردن به والدین برای خرید بازی جدید ندارید. تنها باید آن را دانلود کرده و با خیال راحت، بازی کنید.
باتوجهبه موارد بالا، به این نتیجه میرسیم که بازاریابی دهانی (Word of Mouth) و کمترین موانع برای عضویت در سرویس فورتنایت، نقش مهمی در جذب چنین حجمی از کاربران در بازی داشته است.
آمار جالبتوجه دیگر دربارهی فورتنایت، تماشای محتوای ویدئویی زنده توسط ۸۱ درصد از بازیکنان آن است. سازندگان بازی، بهخوبی از گروهها و پلتفرمهای پخش زنده حمایت کردهاند. آنها با برگزاری مراسم متنوع با حضور چهرههای مشهور و بازیکنان شناختهشده، حمایت خود را بیشازپیش نشان دادهاند. گزارش دیگری از سوی شرکت سوپردیتا، نشان میدهد که کاربران تنها در ماه می سال ۲۰۱۸، ۷۰۰ میلیون ساعت ویدئوی زندهی بازی تماشا کردهاند. در این آمار، ۵۷۴ میلیون ساعت به بازی فورتنایت اختصاص دارد.
مخاطبان فورتنایت، با تماشای فیلم بازی بازیکنان حرفهای در سایتهایی همچون Twitch و یوتیوبو همچنین تبلیغات در سرویسهایی مانند فیسبوک، بازی را شناخته و جذب آن میشوند. آنها سپس بازی را دانلود کرده و پس از مدتی، به دوستان خود نیز پیشنهاد میدهند. درنتیجهی همین اتفاقات ساده، فورتنایت امروز به ۲۰۰ میلیون کاربر رسیده است.
فعالسازی کاربران فورتنایت نیز تنها با شناخت عالی از مخاطبان انجام میشود.
المانهای ساده و اولیهی بازی، شناخت عالی مخاطبان از سوی فورتنایت را نشان میدهد. فورتنایت یک بازی تیراندازی (Shooter) محسوب میشود، اما در مقایسه با غولهایی همچون Halo و Call of Duty، نوعی بازی کارتونی است. در این بازی خبری از خون نیست. شما رقیبان را نمیکشید بلکه آنها را حذف میکنید. سلاحها در جعبههایی شبیه جعبهی گنج نهفته هستند و برای مکانهای پناهگیری نیز از اسامی طنز استفاده شده است.
موارد گفتهشده در بالا، بازی را برای مخاطبان جوان جذاب میکند. بهعلاوه، ویژگیهای خشونتی بازیهای دیگر در آن وجود ندارد که عموما دلیل اصلی نگرانی والدین هستند. فورتنایت تنها یک بازی تیراندازی نیست و بخش اعظمی از آن، به ساختن قلعه با مواد موجود در زمین بازی اختصاص دارد. چنین قابلیتی، بازیکنان را یاد بازیهای بهیادماندی و عالی گذشتهشان، همچون ماینکرفت و Terraria میاندازد.
درنتیجهی استراتژی بالا، کاربران جدید ابتدا با دیدن بازی بازیکنان محبوب یا بهخاطر پیشنهاد دوستان، بازی را دانلود و اجرا میکنند. سپس، ویژگیهای متعدد جذاب و خاطرهبازیهای داخل فورتنایت، آنها را به ادامه دادن بازی تشویق میکند.
البته، تنها خاطرهبازی یا شکست دادن دوست و دشمن در یک بازی آنلاین، دلیل وفاداری کاربران به فورتنایت نمیشود. قطعا چنین مواردی پس از مدتی خستهکننده میشود و کاربر، بازی را ترک میکند. همواره یک فهرست رقابتی برای جذب هرچه بیشتر کاربران وجود دارد و بهعلاوه، تورنمنتهایی هستند که کاربران به امید کسب درآمد از بازی، در آنها شرکت میکنند. چنین روشهایی، حفظ کاربران فعال را برای فورتنایت، ممکن کردهاند.
اینفوگرافی آماری بازیکنان فورتنایت
فورتنایت با محتوا و انگیزههای جدید، کاربران را حفظ میکند.
جذب ۲۰۰ میلیون کاربر بهتنهایی یک دستاورد عظیم محسوب میشود؛ اما بزرگتر از آن، ترغیب نیمی از این کاربران به بازی کردن بهصورت ماهیانه است که در فورتنایت اتفاق میافتد.
فرضیه و قوانین اولیهی فورتنایت، همیشه ثابت میماند. ۱۰۰ بازیکن وارد یک منطقهی نبرد میشوند و با هم میجنگند. برندهی نهایی، تیم یا فردی است که در میدان باقی میماند. با حذف شدن تدریجی بازیکنان، زمین نبرد کوچکتر میشود تا افراد باقیمانده، مجبور به رقابت شوند. چنین روشی، بسیار ساده بوده و حتی قبلا نیز در بازیهای ویدئویی به کار گرفته شده است.
نکتهی تمایز فورتنایت با نمونههای دیگر آن است که بازیکن هر بار با ۹۹ فرد تصادفی جدید بازی میکند و همین موضوع، جذابیت و تنوع بازی را بیشتر میکند. بهعلاوه، سازندگان بازی، تغییرات متعددی را بهمرور در آن پیادهسازی میکنند. مواردی همچون لباسهای جدید، تغییر نقشهی میدان نبرد و اضافه کردن قابلیتهای متعدد به روش بازی بازیکنان، همگی موجب جذابتر شدن فورتنایت میشوند.
فورتنایت بهصورت فصلی نیز نسخههایی را عرضه میکند. در هر نسخهی فصلی، تغییرات جدید و قابلتوجه بسیاری به بازی اضافه میشود. بهعلاوه، فرصتهای جدید برای بهبود رتبه در فهرست برترین بازیکنان نیز در هر نسخهی جدید قابل مشاهده است. تورنمنتهای مختلف با جوایز وسوسهکننده نیز بخشی جدانشدنی از نسخههای جدید هستند. تمامی این موارد، کاربران را به بازی کردن بیشتر و تلاش برای کسب موفقیتهای بیشتر و همچنین، کسب درآمد از بازی ترغیب میکند.
موارد گفتهشده در بالا، فورتنایت را بهعنوان یک نمونهی عالی از گیمیفیکشین (روشی در بازاریابی) نیز نشان میدهد. نمونهای که با جایزه و رقابت، کاربر را به وفاداری ترغیب میکند.
فورتنایت ازطریق پرداختهای درون برنامهای، درآمدزایی میکند.
درنهایت، به سؤال اصلی مقاله میرسیم؛ چگونه یک بازی رایگان، در مدت ۲ سال به درآمد بیش از ۲ میلیارد دلار رسید؟ پاسخ ساده است: پرداخت درون برنامهای.
بازیکنان با پولهای سنتی، ارز بازی با نام V-Bucks را خریداری میکنند. آنها سپس از ارز مجازی خریداریشده، برای تهیه کردن مواردی همچون لباس یا حتی روشهای شادی و حرکات موزون کاراکترها بهره میبرند. بهعلاوه، چالشهای دشوارتر برای رقابت جذابتر و همچنین جایزهی بهتر، با V Bucks خریداری میشود.
رقابتهای جذابتر و بخشهای جدید در بازی، شبیه به امکان DLC در اکثر بازیهای ویدئویی است. در دیالسی نیز بازیکنان برای دستیابی به مراحل و چالشهای جدید در بازی خریداریشده، هزینه پرداخت میکنند. نکتهی قابلتوجه این است که تمامی موارد قابل خرید در بازی فورتنایت، تنها امکانات ظاهری هستند و تغییری در نوع بازی بازیکن ایجاد نمیکنند.
پرداختهای درون برنامهای فورتنایت نیز بهخوبی شناخت مخاطبان توسط سازندهها را نشان میدهد. بازیکنان، از بازیهایی که به کاربران پولدارتر امکانات بیشتر میدهند، متنفر هستند. درواقع، آنها میخواهند رتبه و دستاوردهای خود را با تلاش زیاد بهدست بیاورند؛ نه اینکه یک اسلحهی فوق قدرتمند خریده و بهراحتی دشمنان را از پا در بیاورند.
باوجود اینکه بازیکنان از خرید مزیتهای رقابتی نفرت دارند، درآمد فورتنایت نشان میدهد که آنها به خرید لباس و حرکت موزون و سرگرم کردن خودشان و دوستان، علاقهمند هستند. نتایج یک تحقیقات میدانی نشان داد که V-Bucks در صدر فهرست موارد مورد علاقهی نوجوانان برای هدیهی سال نو قرار دارد. درنهایت، نتایج نشان میدهد که فورتنایت در درآمدزایی نیز مثالی عالی از بازاریابی رشد محسوب میشود.
نگاهی کلی به موارد بالا نشان میدهد که شرکت Epic Games نهتنها در بازاریابی بازی خود موفق عمل کرده است، بلکه محصولی ساخته که بازیکنان را علاقهمند به دانلود، اجرا، پیشنهاد و صرف هزینه و زمان میکند. البته، قطعا تمامی کسبوکارها نمیتوانند از روشی کاملا مشابه فورتنایت برای پیشرفت استفاده کنند. تصور کنید شما یک کسبوکار B2B دارید که بهعنوان یک سرویس، تنها برای بازار کوچکی طراحی شده است. قطعا هیچگاه روش شهرت بالای فورتنایت، برای شما کاربردی نخواهد بود، چون دامنهی مخاطبان بسیار محدودتری دارید.
باوجود تمام تفاوتهای فورتنایت و صنعت بازی با صنایع و بازارهای دیگر، میتوان درسهایی را از بازاریابی شرکت سازنده آموخت که بدون توجه به مدل کسبوکار، قابل پیادهسازی باشند.
بزرگترین و فاحشترین درسی که میتوان از استراتژی فورتنایت آموخت، شناخت مخاطب است. مخاطب خود را به بهترین نحو بشناسید. نیاز آنها را درک کنید. مکانی که در آن وقت میگذرانند را بشناسید. علاقهمندیهای کنونی و قبلی آنها را درک کنید. بفهمید که چه چیزی آنها را میخنداند و چه چیزی باعث ناراحتی میشود. درنهایت، این نکته را بیابید که کسبوکار شما چه جایی در تمام بخشهای فوق دارد. بهترین راه برای جذب این اطلاعات نیز، صحبت کردن مستقیم با مشتریان است.
اگر قصد رشد دادن کسبوکارتان را دارید، باید زمان و پول کافی برای بازاریابی کنار بگذارید. البته سازمانهای بزرگی که از منابع کافی برخودارند، با مسالهی بخصوصی در این مورد مواجه نیستند و دغدغهی چندانی برای یافتن روشهای ارزان بازاریابی ندارند. این نوع کسب وکارها حتی ممکن است یک واحد مجزا و مجهز بازاریابی داشته باشند و یا میلیونها تومان بودجه را برای راهاندازی و ادارهی یک کمپین بازاریابی به شرکتهای ثالث اختصاص دهند.
اما اگر بودجهی کافی نداشته و با محدودیت زمانی برای بازاریابی روبرو باشید، چطور؟ آیا باید دست روی دست بگذارید و منتظر بمانید تا پول بیشتری وارد سازمانتان شود؟ البته که نه! در عوض، میتوانید کسب و کار خود را بدون صرف ریالی اضافهتر و به کمک ایدههای ارزان بازاریابی رونق دهید.
چه در یک میهمانی حضور داشته باشید یا در هواپیما بنشینید و در مسافرت باشید و چه در یک جلسهی مذاکرهی حرفهای حضور یابید، باید همیشه برای بازاریابی کسب و کار خود آمادگی داشته باشید. موثرترین راه برای بازاریابی ایدههای خود، مهارت در ارائهی به اصطلاح آسانسوری و توانمندی در متقاعد ساختن دیگران است. منظور از ارائهی آسانسوری، تبیین مختصر و مفید یک ایده و توانایی روشن کردن تمام منافع و جنبههای مهم آن ایده فقط طی ۱۰ تا ۳۰ ثانیه (مدتزمان تقریبی سوارشدن به آسانسور و پیاده شدن از آن) است. وجه تسمیهی این ارائهی آسانسوری از توانمندی در ارائهی قانعکنندهی یک ایده در مسیری به کوتاهی یک آسانسور میآید. بدیهی است که متقاعد کردن مردم در یک بازهی زمانی کوتاه، کار دشواری است. چرا که اکثر مردم نسبت به محیط خود بیتوجهاند و ممکن است براحتی نتوانید نظرشان را جلب کنید.
به گفتهی رابرت هرجاوک، کارآفرین و سرمایهگذار برنامهی مشهور تلویزیونی شارک تنک یا تُنگ کوسهها:
اگر بخت یارتان باشد تنها ۹۰ ثانیه فرصت دارید و اگر در این بازهی زمانی نتوانید طرف مقابل را با دیدگاهتان متقاعد کنید، احتمال موفقیت را از دست خوهید داد. ارائهی آمار و ارقام به نوبهی خود اهمیت دارد، اما تنها معیار ارائهی موفق نیست - بلکه باید به گونهای ایدههایتان را ارائه دهید که بازتابی از تخصصتان بوده و جوّ اعتماد را در میان طرفین ایجاد کند.
با این تفاسیر، چطور میتوان ارائهای درخور و متقاعدکننده داشت؟ کافی است که این مراحل را دنبال کنید:
اغلب اوقات زمانی که سخن از بازاریابی به میان میآید، ذهن ما ناخودآگاه به سمت کمپینهای بزرگ و در سطح کشوری معطوف میشود. اما گاهی باید در مقیاسی کوچکتر فکر کنیم و روندهای جاری در کف جامعهی خود را رصد کرده و به تناسب آن اقدام کنیم. آیا از پس هزینههای اسپانسری یک رویداد خیریه و پیادهروی عمومی یا حمایت مالی از یک لیگ کوچک محلی برمیآیید؟ آیا خیریه یا موسسهای عامالمنفعه سراغ دارید که بتوانید در آن به عنوان داوطلب فعالیت کنید؟ آیا میتوانید به کمک دیگر شرکتهای محلی، ترتیب یک میهمانی یا مراسم عمومی را بدهید؟ آیا میتوانید مجموعه کتابها یا اقلام تبلیغاتی مرتبطی مثل نشانگذار کتاب را به کتابخانهی محلی خود اهدا کنید؟ این قبیل اقدامات میتواند به ارتقای اعتبار و محبوبیت شما در جامعهی محلی منجر شود.
مشتریان ارجاعی، موثرترین و ارزانترین روش برای رونق یک کسب و کار جدید هستند. با این وجود، اغلب صاحبان کسبوکار مهارت لازم را در این زمینه ندارند. گاهی هم از ترس آنکه مشتریان فعلی دست رد به سینهی آنها بزنند، از مطرح کردن درخواست خود اجتناب میکنند.
خوشبختانه، راههای زیادی برای درخواست ارجاع وجود دارد. آن هم بدون آن که احساس ناخوشایند یا ناامیدکنندهای داشته باشید.
در ادامه به چند ایدهی ساده در این خصوص اشاره میکنیم :
شبکهسازی کلید موفقیت در کسبوکار است. بهعلاوه، شبکهسازی یکی از سریعترین، سادهترین و موثرترین راهها برای ایجاد ارتباطات معنیدار و سازنده است که میتواند به رونق روزافزون کسبوکار شما کمک کند. اگر تاکنون عضو یک شبکهی ارتباطی نبودهاید، وقتش رسیده که وارد مجامع صنفی یا اتاقهای بازرگانی شوید. همچنین میتوانید برای یافتن رویدادهای تخصصی در حوزهی فعالیت خود از سایتها و اپلیکیشنهای فعال در این زمینه استفاده کنید. بکوشید به عضویت مجامع حرفهای و سازمانها و انجمنهای صنفی و کارآفرینی درآیید.
سازمانهای محلی و منطقهای مانند اتاقهای بازرگانی، اغلب مجری برگزاری نشستها و نمایشگاههای تجاری در زمینههای تخصصی هستند. حالا که در زمینه ارائهی فروش مهارت دارید، پیش بروید و شرکت در این رویدادها را به تقویم خود اضافه کنید. همچنین از شرکت در نمایشگاههای صنعتی و تخصصی غافل نشوید. اما قبل از شرکت در نمایشگاه، شیوههای حضور موثر در این قبیل رویدادها را گردآوری و مطالعه کنید.
در هر کشوری از جمله ایران، ساز و کار خاصی برای ارزیابی جنبههای مختلف یک سازمان و اهدای جوایز به برترینهای هر بخش وجود دارد. جایزهی کنفرانس فناوریهای برندسازی، جایزهی کنگرهی سراسری نشان شایستهی ملی، جایزهی اجلاس سراسری رضایتمندی مشتری، گواهینامه همایش ملی کسبوکار، جایزهی جشنوارهی ملی فنآفرینی شیخ بهایی، جایزهی مدیریت فرآیند کسبوکار، جایزهی ملی تعالی سازمانی و جشنوارهی ملی قهرمانان صنعت ایران از جمله جوایز ایرانی است که به برترینهای هر حوزه اهدا میشود. این جوایز نه تنها نام کسبوکار شما را سر زبانها میاندازند، بلکه موجب افزایش اعتبار سازمانتان خواهند شد.
به نوشتهی رنزو کاستارلا از چهرههای مطرح در عرصهی کارآفرینی:
مردم چیزی را میخرند که بشناسند و آن را از کسی میخرند که به او اعتماد کنند. به همین دلیل، بازاریابی از طریق افراد تاثیرگذار (اینفلوئنسرمارکتینگ) در حال تبدیل شدن به یکی از محبوبترین استراتژیهای بازاریابی در دنیای مدرن است. افراد تاثیرگذار با استفاده از کانالهای دیجیتالی که در اختیار ما قرار دارد، میتوانند بهراحتی و تنها با لمس یک دکمه به معرفی محصولات و خدمات ما به میلیونها طرفدار خود بپردازند.
رنزو توصیه میکند که بجای کمیت و تعداد دنبالکنندگان چهرهها، روی کیفیت مخاطبان آنها حساب باز کنید. چرا که خروجی مخاطبان باکیفیت، نرخ تعامل بالاتر خواهد بود. علاوه بر این، باید مطمئن شوید که چهرهای را برای صنعت خود انتخاب کنید که بیشترین تناسب را با آن داشته باشد.
هنگامی که اینفلوئنسر مناسب با کسبوکار خود را شناسایی کردید، میتوانید تعدادی از محصولات یا خدمات خود را به رایگان و در ازای بررسی و معرفی از جانب آنها، در اختیارشان قرار دهید. این یک استراتژی بسیار محبوب و کاربردی است.
همکاری و مشارکت با سایر شرکتها در زمینهی ارائهی خدمات مکمل، راهکاری عالی برای معرفی کسبوکارتان به مخاطبان جدید است. میتوانید این هدف را از طریق روشهای آنلاین همکاری نظیر برگزاری وبینارهای مشترک یا میزبانی رویدادهای اختصاصی محقق کنید. در صورت مشارکت با یک کسبوکار محلی، میتوانید به سادگی کارتهای ویزیت، آگهیها یا بروشورهای خود را در محل فعالیت آنها قرار دهید و متقابلا شما نیز اقلام تبلیغاتی آنها را در محل خود داشته باشید.
باور کنید یا نه، بازاریابی تلفنی یا ایمیلمارکتینگ، همچنان روشی موثر برای مخاطبسازیاند و در عینحال هزینهی خاصی جز زمانی که صرف آن میکنید، روی دستتان نمیگذارند. اگر روی صندلی خود لم بدهید، کسی با شما تماس نخواهد گرفت. پس دست بهکار شده و خود به دنبال مشتری بروید.
برای جذب مشتری به این روش، باید نکاتی را رعایت کنید:
به جای آنکه فقط خودتان برای کسبوکارتان بازاریابی کنید، بخشی از این وظیفه را بر دوش واسطهها و فروشندگان قرار دهید. آنها در ازای دریافت حق کمیسیون برای فروش، برایتان مخاطبسازی و ایجاد مشتری میکنند. اگر این مسیر را برای رونق کسبوکارتان در پیش گرفتهاید، اطمینان یابید که ساختار قیمتگذاریتان بتواند هزینههای پورسانت و کمیسیونهای فروش را در تعیین بهای محصول لحاظ کند.
فرصتهای فراوانی برای صحبت کردن در برابر مخاطبان وجود دارد. کنفرانسهای صنعتی، سازمانهای عامالمنفعه، انجمنهای تجاری محلی، مدارس، دانشگاهها، شهرداریها و کتابخانهها معمولا از جمله مراکزی هستند که همواره نیاز به سخنران و مربی دارند. در نتیجه، میتوانید با ایراد سخنرانیهای سودمند و مرتبط، به ترویج برند خودو افزایش اعتبار و شهرتتان بپردازید.
اگر در حال حاضر هیچ فرصتی برای سخنرانی کردن در اختیارتان نیست، خودتان این موقعیت را ایجاد کنید. برای برگزاری یک رویداد یا میزبانی یک کلاس آموزشی رایگان در کتابخانهی عمومی، دانشگاه، سرای محله و حتی محل دفتر خود برنامهریزی کنید. سپس، تعدادی آگهی چاپ کنید و آنها را در تابلوهای اعلانات عمومی در مراکزی مانند کتابخانهها و یا فرهنگسراها قرار دهید.
اگر وبلاگ و یا سایتی به نام خود ندارید، دست از کار بکشید و به سرعت یک نام دامنه مناسب را به نام خود ثبت کنید. این سادهترین و در عین حال بهترین راه برای فروش محصولات و رونق کسبوکارتان است – و بهعلاوه هزینهی آنچنانی هم به شما تحمیل نخواهد کرد.
حال اگر آدم دست به قلمی نباشید چطور؟ خوب، این موضوع آن قدرها هم مهم نیست. چرا که مردم بالاخره به شما روی خواهند آورد، زیرا آنها همیشه به دنبال دریافت توصیهها و راهکارهای دیگران در مورد چگونگی ساختن یک زندگی بهتر برای خود هستند. علاوه بر این، کتابها، دورهها و مطالبی وجود دارد که میتوانند به شما در بهبود مهارت های نگارشی و روشهای بهینهی تولید محتوا کمک کنند.
برای وبلاگها و نشریات صنعتی که نویسندهی مهمان میپذیرند، مقالهنویسی کنید. به این ترتیب میتوانید در کنار وبلاگنویسی، تجربهی خود را به مخاطبان حرفهای و همصنفیهایتان نشان دهید. مهمتر از همه، این نشریات شما را به دامنه وسیعتری از مخاطبان ارتباط خواهند داد.
کمپینهای تبلیغاتی هزینهبرند و گران تمام میشوند. اما برخی از سرویسهای آنلاین بویژه در حوزهی دیجیتالمارکتینگ میتواند هزینهی اجرای این کمپینها را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. با مطالعه آخرین رویدادها و ترندها در این حوزه، بکوشید بسترهای تبلیغاتی رایگان و کمهزینه را شناسایی و از آن استفاده کنید.
پیش تر اشاره کردیم که وردپرس امکان راه اندازی انواع گوناگون تارنما ها را دارا است. حالا چند باره از آن ها را ذکر می کنیم:
طراحی سایتهای شخصی
طراحی سایت های شرکتی
طراحی سایتهای خبری
طراحی سایتهای عکاسی و مثال کار
پیادهسازی فروشگاههای آنلاین
پیاده سازی شبکه اجتماعی
پیاده سازی انجمن
طراحی سایت های دانلودی
و …
چرا وردپرس؟
امروزه بر همه تغییر ناپذیر شده است که وردپرس قدرتمند ترین سیستم مدیریت درونمایه است.
اگر شما به دنبال تاسیس وبسایت جدیدی برای خویش هستید و یا وبسایتی دارید که طراحی سایت با وردپرس زیاد کهن و اسقاطی شده است وردپرس راه حل مناسبی برایتان خواهد بود. امروزه سه نکته اصلی برای هر وبسایت با اهمیت است که وردپرس همه را در برگزیدن شما قرار میدهد:
سئو و سرعت مناسب
امکان وابستگی با شبکههای اجتماعی
نمایش درست در دستگاههای موبایل و تبلت
صاحبان وبسایتها و مشاغل دوست ندارند که برای هر تغییر کوچک در سایت به شرکت طراح مراجعه کنند و در هر سنه چندیدن بار برای بروزرسانی سایت خود هزینه کنند، بلکه در مقابل خواستار نیرو مهار بیشتر بر درونمایه سایت خود هستند. از اینرو سادگی و نیرو دسته مدیریت وبسایت از اهمیت بالایی برخوردار است و دقیقا وردپرس همین پیشه را برای شما سپریدن می دهد و نشانه برتری وردپرس است.
پدهای موس جدیدی به بازار آمدهاند که عموما برای بازیخورهای حرفهای طراحی شده و تمام میز را میپوشانند. این پدهای خاص نه برای همهی کاربران اما برای آنهایی که از تمامی محیط میز خود استفاده میکنند، وسیله عالی خواهد بود و تجربه استفاده از کامپیوتر را برایشان ارتقا میبخشد. باید در نظر داشته باشید که جنس این پدهای خاص از میز شما محافظت کرده، کمی تکان دادن اجسام دیگر بر رویش سخت است اما برای یک بازیخور، فضایی عالی ایجاد میکند.
حالا سوال اینجاست که برترین پدهای این چنینی در بازار حال حاضر جهان کدامها هستند و چه قیمتی دارند؟
انتخاب اول از جمله پدهایی است که از نظر اندازه استاندارد مناسبی داشته، کیفیت بسیار خوبی دارد و از نظر قیمتی نیز تقریبا معقول است. واژه Extended در اسم این مدل به خاطر اندازهاش است که عموما از مدلهای معمول Corsair یا Razer بزرگتر است. اندازه این مدل ۱۲۰ سانتیمتر در ۶۰ سانتیمتر است و به خوبی میتواند میز را پوشش دهد. بر خلاف بعضی مدلهای بسیار بزرگ، این مدل برای کسانی که میزهای نسبتا کوچکتر دارند بهتر است، به راحتی تمیز میشود و به واسطه جنس الیافش، موس به خوبی روی آن حرکت میکند. اگر دنبال پدی کاملی برای میز هستید که نیاز به برش دادن آن نباشید، این مدل بهترین انتخاب خواهد بود.
قیمت: ۵۰ دلار
این مدل بزرگتر از نمونهی قبلی بوده و میزهای معمولی را به صورت کامل پوشش میدهد و برای میزهای کوچکتر نیاز به برش دارد. به همین خاطر دور این پد موس را دوخت نکردهاند تا هر کسی بتواند به اندازه دلخواه آن را برش دهد. البته اگر خارج از کشور زندگی میکنید، میتوانید با پرداخت مبلغی بیشتر، این پد را دقیقا به اندازهای که میخواهید سفارش دهید و نیاز نباشد که که خود آن را برش بزنید.
قیمت: ۵۰ دلار
همانطور که از اسمش پیداست، شما در این مدل با پدی بسیار بزرگ مواجهید و میتوانید تا اندازههای خیلی بزرگتر نیز آن را سفارش دهید. دقیقا نمیتوان گفت این اندازه پد دقیقا به چه کاری میآید، مگر اینکه بخواهید میزهای بزرگ کار را به صورت کلی با آن فرش کنید، اما در نهایت چیزی است که وجود داشته و میتوان به راحتی آن را در سایزهای مختلف سفارش داد.
قیمت: از ۵۰ تا ۱۳۰ دلار
نمیتوان از خیر پدهای بزرگ با نوارهای LED هم به این راحتی گذشت و برای این کار چه چیزی بهتر از پد موس Razer. این پد به هیچ وجه در ابعاد عجیب مدلهای قبلی نیست که به شما معرفی کردیم، اما اینقدر بزرگ است که به راحتی موس و کیبورد شما روی آن جا شده و هنوز فضای زیادی اضافه بماند. اگر قصد خرید این مدل را داشتید، به هیچ وجه نگران نباشید، چون این مدل به راحتی میزان فضایی که باید را پوشش میدهد و به صورت کلی باید گفت مدلها قبلی هستند که فضای بیش از اندازه و گاهی اضافی را میپوشانند. دور این مدل نیز نوارهای LED وجود دارد که میتوانید آن را با برنامهی مخصوص Razer، به رنگهای مختلف در بیاورید.